ღ خانــوُوُم مهـــندس ، آقـــاے دکـــتر ღ
دُخـــمل صــولتے ، پسمل آبـــے
دخـ ـتـ ـر که باشی
همه دیوانگی های عالم را بـ ـلـ ـدی
میتوانی زیر لب ترانه بخوانی و آشپزی کـ ـنـ ـی
میتوانی جلوی آیینه موهایت راشانه بـ ـزنـ ـی ونگاهش راحس کـ ـ ـنـ ـی
حتی وقتی که نـ ـیسـ ـتـــ
می توانی به امید گره خوردن شال دور گردنش...بـ ـبـ ـافـ ـی
ودر هر رج،بوسه ای بـ ـکـ ـاری
برای روزهای مبادا که در کنارش نـ ـیـ ـستـ ـی
دختر که بـ ـاشـ ـی
هزار بار هم که بگوید دوسـ ـتـ ـتـــ دارد!
باز خواهی پـ ـرسـ ـیـ ـد:
دوسـ ـتـ ـم داری؟!
وته دلت همیشه خواهد لـ ـرزیـ ـد...
دخـ تتـ ـر که بـ ـاشـ ـی هرچقدر هم که زیبا بـ ـاشـ ـی
نگران زیباتر هایی میشوی که شـ ـایـ ـد...
عاشقش شـ ـونـ ـد...
دخـ ـتـ ـر اسـ ـتـــ دیـ ـگـ ـر.
پر از لاکای رنگارنگ ...
رژ لبای پررنگ ...
گردنبندای طلایی..نقره ای ...
انگشتر و جواهر
پر از ست کردن دامن با تاپ
پر از قرارای دخترونه
دوره همی ...
گریه کردنای یواشکی زیر پتوهای صورتی
دفترچه خاطرات ..
قول دادن به هم و اینکه فردا یه روز جدیده!
دوردورای پر شیطنت
پاستا خوردن تو کافه ی دنج...
اهنگ گوش دادنای نصف شبی تو رخت خواب...
با ناراحتی به هم زنگ زدن و چن دقیقه بعداز شوخیای هم خندیدن
ارایشگاه رفتنای هول هولکی..
گپای 4 -5 تایی دور میز و نسکافه خوردن،مسخره کردن همدیگه
کلمه های رمزی ک فقط خودمون معنیشو میدونیم
رازایی ک فقط خودمون ازشون خبر داریم
دنیای ما پره از لباسای سفید وتورای پف پفی و مخاطبای خاصمون...
ک شاهزاده سوار بر اسب سفیدمونن
دنیای ما دخترا پره از احساسات پاک و رویاهای دختروونه
مـن یـکـ دخــ♥ـترمـ
باتمامـمردانـگـےهـایتـنمیتوانـےبفهمـےصورتـےبرایمیـکــ دنیاستـ ...
نمیتوانـےبفهمـےعـشـقبـہ لاکــ قـرمـزرا ...
نمازباچادرسـفـیـدرا ...
گریهکـردن بـدون خجالتـ ...
درکــ کردنش درتوان تـونیستـ ...
منـم لیلاےعــشقوزلیخاےانتـظـار ...
چــرک نویسهـیــچاحساسـےنمیشومـــــ ...!